دینا جانمدینا جانم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

دینا خورشید زندگیه مامان و بابا

دخترم خدا همیشه هست ....

ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدي به آسمان نگاه كن . كسي هست كه عاشقانه تو را مي نگرد و منتظر توست . اشكهاي تو را پاك مي كند و دستهايت را صميمانه مي فشارد . تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت . و اگر باور داشته باشي مي بيني ستاره ها هم با تو حرف مي زنند . باور كن كه با او هرگز تنها نيستي. فقط كافيست عاشقانه به آسمان نگاه کني   ...
14 مهر 1393

عکسهای 2ماهگی تا 4 ماهگیه دیناجونم

                                          برو به ادامه مطلب............ 6 | نويسنده : مامان فرزانه     الهی فدات شم هروقت بهت شیر خشک میدم اینجوری زل میزنی تو چشمام فدای چشات بخور مامان جون خجالت نکش خب حتما شیر خشک خوشمزه تره عزیز دلم قربونت برم الهی این کولیک لعنتی نمیزاره تو راحت بخوابی اینم شیوه خوابیدنت     اولن بارت بود عزیز دلم رفتی مغازه اونم با دایی جونت ای...
14 مهر 1393

عکسای تولد تا 1ماهگیه دینا

  اینجا تو بیمارستان فاطمیه است همش ۶ ساعته که دنیا اومدی زندگیه من خوش اومدی برو به ادامه مطلب......... ن فرزانه     فدای خوابیدنت شم همیشه اینجوری تسلیم می خوابیدی مامانی   فدای نگاهات عزیز دلم  خیلی مخلصیم مامان از اولشم به دوربین یه جور دیگه نگاه میکردی!!!!!!! کوچولوی نازم اینجا مراسم شب هفتته خیلی ناز بودی!!!!!!!! باباجون اسم قشنگت رو تو گوشت گفت توهم ساکت فقط گوش میکردی ای جانم     همه اداها و شکلکات شیرین و بامزه اس   اولین باره که برات تل میزنم خوشگل شدی نه ؟؟؟؟؟...
14 مهر 1393

دینا، شادی بخش زندگی ما

برای خواهر زاده ام " دینا "   مروارید نگاه تو      مرا به صدف شدن وا می دارد                             و ماهی های تُنگ احساسم را      رهاترین پرنده ی جهان می کند....  آندم که با لبان کوچکت به شوق می خوانی ام                                   &nb...
14 مهر 1393

ر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد...

جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت.   اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. برا خوندن متن کاملش بیا ادامه ی مطلب... جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت.    اگر تو نباشی،... هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ ماد...
14 مهر 1393

حرفهای مادرانه : دینای من

  تنها دليل بودنم،من هميشه براي تو نوشته ام و مي نويسم، مي نويسم؛ تا فردا روز دست در دست هم در كوچه هاي كودكي ات بدويم و آوازهايمان را به دست بادبادكهاي بازيگوش بسپاريم، مي نويسم؛ تا در قايم موشك نگاهمان عشق برويد و تو ترنم زيباي آن شوي ...   دخترم ،تاج سرم...   من و تـــــــو هر دو ز یک آغازیم                   تو همان مادر فرداهایی                   من همان دختر دیروزینم نقشه ی کهنه ی دیروزیه من نقش...
14 مهر 1393