دینا جانمدینا جانم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

دینا خورشید زندگیه مامان و بابا

تولدت هزاران بار مبارک گل مامان

 دختر عزیزم   تولدت هزاران بار مبارک .نمیدونم چی بنویسم که احساس قلبیم را نسبت به تو عزیز دلم بازگو کرده باشم . این را بدان که عاشقانه دوستت دارم و خدا را بخاطر تو هدیه الهی هزاران بار شکر می کنم که مرا لایق داشتنت دانست. از آفریدگار بی همتا می خواهم که خود نگهدار تو باشد و تو را در پناه ذات اقدسش محفوظ بدارد از هر آنچه که برای تو خوب نیست و دانای مطلق بهتر میداند. و به تو ببخشد هر آنچه که آرزو داری و صلاح تو در آنست. دختر مهربانم خیلی دوستت دارم و تو را به دستان خدای خوب و مهربان می سپارم. عزیز دلم در پناه معبود بی همتا تا همیشه سلامت و شاد و موفق باشی و عمر طولانی با عزت و لذت داشته باشی و تولد 120 سالگیت رو در کن...
26 اسفند 1393

تولد یدونه مامان و بابا مبارک

سلام دختر گلم عزیز دلم عشقم زندگیم امروز روز تولدته امروز روزیه که اومدی تو زندگیمون و بهش رنگ و بو دادی بهم دلیل زندگی کردن دادی خیلی دوست داریم ماشالا دیگه یک ساله شدی باورم نمیشه یه سال پر از استرس و نگرانی و بیداری های شبانه و گریه های بی دلیل تو و همه و همه گذشت حالا تو دیگه خانوم شدی ماه شدی عسل شدی همه وجود من و بابات شدی.خلاصه همه ی زندگیه من و بابایی تولدت مبارک کارایی که تا تولد یه سالگیت انجام میدی عزیز دلم دیگه به راحتی راه میری ماشالا بعضی وقتا دلم برای چار دست و پا رفتنت تنگ میشه بابا = بابا مامان= مه مه شیر بخوای = ممممممه عمو=ابو حاج آقا=آگا ...
26 اسفند 1393

تولدت مبارک خاله جون

و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آفرینش . چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن و چه اندازه شیرین است امروز روز میلادت روزی که تو آغاز شدی میلاد پاکت مبارک عسمل شیطون خاله خاله ریحون ...
26 اسفند 1393

بدون عنوان

دخترم ! در زندگی به هیچکس اعتماد نکن...!!! آینه با تمام یک رنگیش دست چپ و راست را به تو اشتباه نشان می دهد....!!! ...
25 اسفند 1393

هدیه ی تولدت

گل من بخشش کن اما نگذار از تو سوء استفاده شود عشق بورز اما نگذار با قلبت بد رفتاری شود اعتماد کن اما ساده و زودباور نباش حرف دیگران را بشنو اما صدای خودت را از دست نده. تبلدت مبالک عخش خاله جون  از طرف خاله ریحان ...
25 اسفند 1393

دخترم با تو سخن میگویم

دخترم با تو سخن می گویم ‏ زندگی درنگهم گلزاریست ‏   و تو با قامت چون نیلوفر،شاخه ی پر گل این گلزاری ‏   من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم ‏   گل عفت ، گل صدرنگ امید ‏   گل فردای بزرگ   گل فردای سپید   چشم تو اینه ی روشن فردای من است ‏   گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ ‏ کس نگیرد زگل مرده سراغ   دخترم با تو سخن می گویم ‏   دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش   همه گل چین گل امروزند ‏   همه هستی سوزند ‏   کس به فردای گل باغ نمی اندیشد ‏   انکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد ‏   ...
29 بهمن 1393

خدا خواست که دخترم باشی....

                      تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی و بهترین غزل توی دفترم باشی تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید و استخاره زدم ، گفت کوثرم باشی خدا کند که ببینم عروس گلهایی خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی خدا کند که پر از عشق مادرت باشی خدا کند که پر از مهر مادرم باشی همیشه کاش که یک سمت ، مادرت باشد تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود تو دست کوچک باران باورم باشی بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی تو آمدی و خدا خواست از همان اول ...
21 دی 1393

نصیحت های مادرانه

گاهی باید رد شد  باید گذشت  گاهی باید در اوج نیاز، نخواست  گاهی باید کویر شد  با همه ی تشنگی  منت هیچ ابری را نکشید  گاهی برای بودن  باید محو شد  باید نیست شد  گاهی برای بودن باید نبود  گاهی باید چترت را برداری  و رهسپار کوچه هایی بشی که  خیلی وقته رهگذری ازش عبور نکرده  گاهی باید نباشی ...
28 آذر 1393